۴ قدم تبدیل شدن به استراتژیست مارکتینگ در سال ۲۰۲۳ به نقل از رسانه Martech

فهرست مطالب
حرفه مارکتینگ، تلفیقی از چند ده فاکتور مهم و حیاتی است. برای به مقصد رسیدن در استراتژیهای مارکتینگ، باید قوانین کسبوکار خود را هر سال و طبق اتفاقات و فضای کاری و اقتصادی آن سال عوض کنید؛ چرا که یکی از این فاکتورهای مذکور، توجه به بازار است. وبسایت مارتک گزارش کرده که بازار سال 2023 را هم بیش از هر چیزی میتوان با کلمه «ابهام» و «تردید» توصیف کرد. تورم بالا و بلاتکلیفی گسترده در بخش اقتصادی کشورها در سال 2023، باید مارکترها را نیز حواسجمع نگه دارد.
در مواجهه با عدم قطعیت و ابهامات، پیش گرفتن رویکرد «دادهمحور» بیشترین نفع را برای یک مارکتر دارد، چرا که تنها در این صورت است که مارکتر به یک خالق ارزش افزوده در کسبوکار و نه یک مرکز هزینهآفرین برای آن تلقی میشود.
بر اساس گزارش مجله Fortune، تنها در چند هفته اول سال 2023، حداقل 174 شرکت در زمینه تکنولوژی، چیزی نزدیک به 60 هزار شغل (پوزیشن شغلی) را از بین بردهاند. چنین فضای کاریای، باید مارکتر را بههوش کند و او را به سمت استراتژیکتر شدن ببرد.
4 نکته زیر به شما کمک میکند که با استفاده از اجایل مارکتینگ (بازاریابی چابک)، در سال سختی که در جریان است بهتر عمل کنید و نگاهی استراتژیکتر به پیشبرد کسبوکار داشته باشید.
مقصدتان را بشناسید
بگذارید اینطور شروع کنیم که بسیاری از مارکترها، کارها را به صورت واکنشی جلو میبرند؛ در حالی که شاید چنین مکانیزمی، در سال 2023 اصلا به کار شما نیاید. در چنین شرایط خاصی، بسیار مهم است که تیم مارکتینگ اهداف کسبوکار را درک کند و بتواند بگوید که آیا بیزنس به سمت آن اهداف در حرکت است یا در یک چرخه بیپایان اجرایی اما بدون نتیجه و تاثیر گیر افتاده است.
مارکتینگ چابک به ما یاد میدهد که طبق یک راهنمای استاندارد کلان که مستقیما با اهداف بزرگتر بیزنس در ارتباط است حرکت کنیم. این راهنما، به وجود آمدن یک درک مشترک از اینکه «موفقیت برای تیم من، کسبوکارمان و مشتریان ما به چه معناست» را تضمین میکند. این درک مشترک نه تنها کسبوکار و مارکتر را در مسیر درستی قرار میدهد، بلکه این مسیر به تضمین راهنمای کلان بیزنس، حتما یک مسیر روبهجلو خواهد بود.
تنها روی چند پروژه با بازده بالا تمرکز کنید
یکی از بزرگترین اشتباهات شرکتها مخصوصا در وضعیتی که حالا ما در آن به سر میبریم، تمرکز موازی و همزمان روی تعداد زیادی کمپین، پروژه یا استراتژی است که دقیقا به دلیل همین تعداد بالا، تاثیر هیچکدام بر روی کسبوکار، به طور مفصل ارزیابی نشده است. نکته پنهان و حیاتی ماجرا این است که مارکتر با اندازهگیری و ارزیابی تاثیر تنها یک ایده، میتواند گزینشی و حساستر عمل کند، در وقت تیم صرفهجویی داشته باشد و بازده متمرکز و محاسبهشدهتری به دست آورد.
چند ایده که میتوانید برای شروع، روی اندازهگیری و ارزیابیشان تمرکز کنید:
- شاخصهای کلیدی عملکرد (KPI) مانند کلیکها، نرخ تعامل، ترافیک و…
- متریکهای پایه که عملکرد فعلی کسبوکار را اندازهگیری میکند
- اهداف KPI برای بهبود متریکهای فعلی
- اندازهگیری تاثیر KPIها روی کسبوکار در صورت محقق شدنشان؛ مثلا درصد افزایش فروش
- اندازهگیری ارزش دلاریای (ریالی) که تحقق KPIها برای کسبوکار شما به ارمغان میآورد
وقتی همه وقتتان را صرف درک دادههایی که در ذهن شما وجود دارد میکنید، وقتی برای همافزایی و یک بله گفتن ساده به نیازهای همکاران خود نخواهید داشت. این تمرکز پخششده شما، یک بار اضافه روی دیگر افراد تیم خواهد بود که نکتهای بسیار مخرب است؛ مخصوصا اگر تعداد کارکنان تیم شما رو به نزول بوده باشد.
همواره و مستمر متریکها را ارزیابی کنید
وقتی کار مارکتینگ شما شروع میشود، نادیده گرفتن دادهها غیرممکن است. به عنوان یک مارکتر استراتژیک و هوشمند، همیشه باید عملکرد خود را در فواصل زمانی منظم زیر نظر بگیرید و بدانید چه زمانی وقت این است که بیخیال استفاده از یک متد، استراتژی یا نوآوری شوید. گاهی اوقات مارکترها برای رسیدن به نتیجهای که میخواهند، فقط روی کاری که در دست دارند تمرکز میکنند؛ اما قسمتی از موفق شدن، دانش به این است که چه کاری را نباید انجام داد یا انجام چه کاری را باید متوقف کرد. این دانش، از طریق رصد همیشگی دادهها ممکن میشود.چند سوال خوب که تیم مارکتینگ باید در همین راستا از خود بپرسد:
- تا کی اجازه میدهیم چیزی که جزو اهداف ما نیست به اجرا برسد؟
- آستانه ما برای توقف کار چقدر است؟
سریعا کمپینهای کمبازدهی را که برایتان کار نمیکنند کنار بگذارید
ارزیابی متریکها یک فرآیند مستمر و همواره در جریان است که توسط یک تیم مارکتینگ چابک به صورت روزانه یا به محض در دسترس بودن دادهها انجام میشوند. در ادامه این نکته، بهتر است در ابتدای روز و کار خود، یک جلسه موثر داشته باشید و به مدت 5 دقیقه و در کنار هم، به عملکرد خود نگاه کنید. این گردهماییهای کوتاه 5 دقیقهای و روزانه در ابتدای کار، تاثیر چندین جلسه طولانی و بیهوده را روی تیم خواهد داشت.
سوال مهم این است: «چرا وقت و بودجه خود را برای مارکتینگی با عملکرد پایین هدر دهیم؟» در لحظهای که متوجه میشوید عملکرد و بازده مورد انتظار شما رخ نمیدهد، باید بایستید و تغییر جهت دهید. اساسا چابک یعنی همین! بسیار مهم است که به عنوان یک مارکتر، در مواجهه با عدم قطعیتها سریع و زیرک باشید. قرار گرفتن در فضای عدم اطمینان بدین معناست که دیگر نمیتوانید روی هر تاکتیک مارکتینگی که ذینفعان شما درخواست میکنند کار کنید. ریش و قیچی، داده و متریک دست شماست. باید یک رویکرد مشاورهای و مبتنی بر دادهها را پیش بگیرید تا مارکتینگ را به بیشتر به یک شریک در خلق ارزش افزوده و نه یک نقطه هزینهآفرین در بیزنس تبدیل کنید.