10 فیلم برتر الهام بخش که هر بازاریابی باید ببیند!

لیست 10 فیلم برتر بازاریابی: به‌روز رسانی شده در تیرماه 1401

اکثر مردم برای فرار از دنیای واقعی فیلم می‌بینند، به‌خصوص این سرگرمی راهی است برای استراحت و تخلیه انرژی بعد از کار و خستگی؛ اما بعضی از فیلم‌ها در شغلی که هستیم برایمان الهام‌بخش هستند.
تماشای فیلم‌های مرتبط با تخصصی که داریم مطمئناً باعث می‌شود که چیزهای جدیدی در قالبی متفاوت ببینیم و یاد بگیریم؛ که برایمان توأم با احساسی جدید است، بنابراین ما لیستی از 10 فیلم برتر درباره بازاریابی را برای بازاریاب‌های امروزی انتخاب و معرفی کرده‌ایم.

10. چگونه مردی را در 10 روز از دست بدهیم (How to lose a guy in 10 days)

شاید این فیلم را قبلاً هم دیده باشید و ممکن است به محتوای بازاریابی آن هم توجه نکرده باشید! این فیلم درباره‌ی مردی متخصص تبلیغات است که در یک رقابت شرط می‌بندد که می‌تواند کاری کند یک زن در 10 روز عاشقش شود.

بنجامین برت (Benjamin Bratt) معتقد است هر چیزی را که بخواهد می‌تواند بفروشد، حتی خودش! داستان فیلم زمانی پیچیده می‌شود که زن هدف بنجامین هم یک پروژه موازی را دنبال می‌کند، او در تلاش است تا به‌قصد خودش، بنجامین را مجبور کند که از او متنفر باشد.

این فیلم به ما نشان می‌دهد که چگونه می‌توان با انتخاب عکس‌العمل‌های مناسب، افکار و احساسات مردم را تحت تأثیر قرارداد.

9. دایره (The Circle)

نهمین فیلم این لیست با ژانر علمی-تخیلی درام در مورد یک زن است که با یک شرکت فناوری قدرتمند در سیلیکون ولی همکاری می‌کند و به‌سرعت در این شرکت به سمت‌های بالاتر می‌رسد و در برهه‌ای به این فکر می‌کند که تصمیماتش چقدر بر روی زندگی بشر تأثیر می‌گذارد.
این فیلم برای اولین بار آینده‌ی پرخطر شبکه‌های اجتماعی را نشانه گرفته و بیشتر تقصیر را گردن اعضای این شبکه‌ها که خودمان هستیم می‌اندازد! اتفاقی که شاید مخاطب‌هایی مثل ما آن را نادرست بدانیم و خوشمان نیاید.

این فیلم نمایش‌دهنده‌ی تصویر پررنگی از روند عصر حاضر است که به‌زودی منجر به‌پایان واقعی و کامل حریم خصوصی افراد می‌شود. ما در دنیای وحشتناکی زندگی می‌کنیم که پر است از ترس‌های عجیب‌وغریب.
مقایسه زندگی نقش اول این فیلم با معادل‌های زندگی واقعی همچون گوگل، فیس‌بوک و اپل کار دشواری نیست. چراکه خط داستانی این فیلم کاملا به تأثیر عملکرد این شرکت‌ها بر زندگی میلیاردها انسان شباهت دارد. سوالی که در پایان فیلم از خودخواهید پرسید این است که:

«آینده چه اتفاقی می‌افتد؟»

8. میان زمین و آسمان (Up in the Air)

این روزها به نظر می‌رسد که همه در تلاش برای به تعادل رسیدن در زندگی هستند، اما البته به‌جز رایان بین گام (Ryan Bingham)، شخصیت جورج کلونی در این فیلم. رایان برای یک شرکت مشاوره HR کار می‌کند که به شرکت‌ها درروند اخراج کمک می‌کند. او تقریباً هر روز پرواز می‌کند تا کارمندان مشتریان خود را به آتش بکشد و اخراج کند، بنابراین یک آدرس دائمی و خانواده‌‌ای ندارد. رایان عاشق این کار است و روابط مردم را بی‌اهمیت تلقی می‌کند. حتی در سخنرانی‌های انگیزشی خودش هم تلاش می‌کند مردم را به سبک زندگی خود تشویق کند.

داستان اما وقتی شکل تازه‌ای به خود می‌گیرد که رایان به‌صورت اتفاقی زن رویاهایش را در یک سفر ملاقات می‌کند و سبک زندگی‌اش تهدید می‌شود.
بالا در آسمان یا پا در هوا، مردی را نشان می‌دهد که بعد از سال‌ها به این حقیقت دست پیدا می‌کند که هدف اصلی‌اش در زندگی کاملا اشتباه بوده است و پس از 10 میلیون مایل سفر هوایی احساس پوچی می‌کند.

دیالوگ‌های این فیلم بارها و بارها تفکر شمارا به چالش می‌کشد، مثلاً زمانی که رایان در یک سخنرانی انگیزشی از مخاطبین خود می‌پرسد:

«وزن زندگی شما چقدر است؟»

این بینش ممکن است در مورد بسیاری از مخاطبین که تمام وزن زندگی خود را در یک کوله‌پشتی خلاصه کرده‌اند، صدق کند.

7. نیمه‌ ماه مارس (The ides of March)

یک فیلم درام دلهره‌آور که روایت گر کارزار تبلیغات ریاست جمهوری در ایالات‌متحده آمریکا است. داستان در مورد حواشی مبارزات انتخاباتی درون‌حزبی برای رسیدن به مرحله نهایی کسب کرسی ریاست جمهوری آمریکا است.
نیمه‌ی مارس فیلمی نیست که فقط یک ساعت و نیم از وقت شمارا بگیرد و بعد هم فراموشش کنید! این فیلم را باید بارها و بارها ببینید که در محتوای به‌ظاهر سینمایی‌اش حرف‌های بسیاری برای افراد متخصص و علاقه‌مند به سخنوری و بازاریابی دارد.

تلاش کارگردان فیلم برای نمایش پشت پرده‌ی انتخابات ریاست جمهوری در آمریکاست که از هیچ ترفندی چشم‌پوشی نکرده است. به قول جورج کلونی:

شما حتی اگر در سیاست با حیله و نیرنگ به پیروزی هم برسید، بازهم یک شکست‌خورده هستید.

فیلم نیمه‌ی مارس با تمام توان به سیاست‌های ایالات‌متحده تاخته است اما پس از نمایش آن آب از آب تکان نخورده است.
آموخته‌های پنهان بسیاری در این فیلم منتظر شما هستند تا به تماشای اتفاقات جذاب در سیاست بپردازید و یاد بگیرید.

6. مسابقه‌ پرسش و پاسخ (Quiz show)

این فیلم به رسوایی یک مسابقه‌ی تلویزیونی می‌پردازد. عوامل مسابقه تلویزیونی پرطرفدار، برای جلب تماشاگر و شرکت‌کننده‌ی بیشتر، سئوال و جواب‌ها را از پیش در اختیار فرد برنده‌ی موردنظر خود قرار می‌دهند. پس از مدتی سایر افراد شرکت‌کننده به این موضوع شک می‌کنند که باعث به وجود آمدن هرج‌ومرج می‌شود.

به حدی که مجلس سنا برای تحقیقات بیشتر از اتفاقات در این فیلم وارد عمل می‌شود. فردی را مسئول پیگیری اتفاقات این برنامه‌ی تلویزیونی پربیننده می‌کند که در نهایت همین فرد باعث می‌شود عوامل فیلم راهی دادگاه شوند.
محتوای این فیلم در مورد قدرت پول و چگونگی عملکرد آن بر شما است؛ و اینکه افراد مختلف در مواجه با شرایط چطور عمل می‌کنند! شاید همه‌چیز به اندازه‌ای که فکر می‌کنید سیاه‌ و سفید نباشد.

5. جونزها (The Joneses)

جونزها را به‌نوعی می‌توان جز لیست «حتماً باید دید» تمام بازاریاب‌ها دانست. این فیلم نگاهی قابل تأمل و دقیق‌تر به زندگی به‌ظاهر عادی یک خانواده چهار نفره در حومه‌ی شهری مرفه در آمریکا دارد.
در فیلم به نظر می‌رسد که این 4 نفر یک خانواده‌ی کامل را شکل داده‌اند، آن‌ها هر چیزی که برای کامل بودن یک خانواده نیاز است را دارند اما در واقعیت، این جمع 4 نفره حتی یک خانواده واقعی نیستند! آن ها بازیگران و بازاریابی‌هایی هستند که مشغول بازاریابی پنهان‌اند.
این فیلم بینشی جالب در مورد نحوه تفکر و عملکرد مردم در مواجهه با این نوع بازاریابی ارائه می‌دهد. نگاه بی‌نظیری به چگونگی تأثیرگذاری بر یکدیگر، به‌ویژه مواردی که ما به آن‌ها نزدیک هستیم، می‌پردازد.

4. آنچه زنان می‌خواهند (What women want)

داستان آنچه زنان می‌خواهند با ژانری کمدی و رمانتیک درباره یک بازاریاب مرد بنام نیک مارشال است که در یک آژانس تبلیغاتی کار می‌کند و دیدگاهی زن‌ستیز دارد. اطرافیانش همچون زن و دخترش به خاطر این نوع تفکر از او شاکی‌اند؛ اما شبی نیک با ماشین تصادف می‌کند و صبح روز بعد متوجه می‌شود که توانایی خواندن افکار زنان را پیداکرده است، او در روزهای اول از این اتفاق عجیب می‌ترسد اما کم‌کم می می‌فهمد که چگونه می‌تواند با این اتفاق به صدای زنان گوش دهد و با خواسته‌های آن‌ها سازگار شود تا زندگی خود را متحول کند. محتوای فیلم تاثیرات تفاوت برخورد ما در کسب نتایج مختلف را به نمایش می‌گذارد.

3. ممنونم که سیگار می‌کشید (Thank you for smoking)

مذاکره و تحت تأثیر قرار دادن افراد یکی از معیارهای اصلی بازاریاب‌هاست. فیلم ممنونم که سیگار می‌کشید روایتگر موسس و رئیس یک سازمان تحقیقاتی در مورد توتون و دخانیات است، نیک در این فیلم تبحر خاصی در مذاکره و سخنوری دارد و همین ویژگی‌اش باعث شده تا اهداف سازمان را به خوبی پیش ببرد.
شما هم احتمالاً در تلاش نیستید که اطرافیانتان را به سیگار کشیدن تشویق کنید اما فیلم در مورد این است که مردم چگونه می‌خواهند آنچه را که می‌شنوند باور کنند. این فیلم یک درس عالی است که چطور می‌توان «هر چیزی» را به بازار عرضه کرد، اما به شرط ارائه خوب و عالی!

شخصیت اصلی در این فیلم باعث می‌شود که استعمال دخانیات امری جذاب به نظر برسد و بنابراین می‌توان اینجا هم تأثیر «بازاریابی پنهان» را به خوبی دید. یکی از سکانس‌های اوج فیلم وقتی است که نقش اول فیلم در یک مدرسه‌ی ابتدایی به دانش آموزان می‌گوید

سیگار کشیدن زیاد هم بد نیست …

2. مانیبال (Moneyball)

تلاش، امید، پشتکار و جاه‌طلبی را می‌توان پکیجی از یک هدف موفق دانست. این فیلم داستان واقعی شخصیتی بنام بیلی بین با بازی برد پیت، مدیر یک تیم ورزشی بیس‌بال است. مانیبال را می‌توان روایتی از یک مسیر پر پیج و خم با دغدغه‌های بزرگ دانست چراکه تیم با مشکلات مالی بسیار درگیر است و مدیر تیم با استراتژی‌های عجیب‌وغریب خود تیمی قدرتمند می‌سازد.

این فیلم در اسکار ۲۰۱۱ در شش بخش نامزد برترین‌ها شد. فیلم پیرامون موفقیت یک تیم بیس‌بال در لیگ دسته اول آمریکا شکل‌گرفته و چگونگی رسیدن به آرزوها و جاه‌طلبی‌ها را به نمایش گذاشته است.
حتی اگر ورزش بیس‌بال برای شما جذابیت چندانی نداشته باشد، از تماشای روند درام داستان و پیاده‌سازی های استراتژی‌های مدیر تیم لذت خواهید برد.

1. موسس (The Founder)

و اما از نظر من، بهترین فیلم در مورد بازاریابی و تاثیر زوایه دید بر مسائل، این فیلم است. فیلم فاندر یا همان بنیان‌گذار روایت زندگی ری کروک، یک فروشنده 52 ساله مخلوط‌کن شیر بستنی‌ست که چندین سال مشغول به این کار است و درآمد متوسطی دارد و از جریان زندگی‌اش راضی نیست. این فیلم ماجرای به‌دست آوردن فست فود زنجیره‌ای مک‌دونالد را به نمایش می‌گذارد. اینکه چطور یک همبرگر کوچک، مک‌دونالد را به بزرگ‌ترین امپراتوری فست‌فود جهان تبدیل می‌کند.

در طول داستان فیلم می‌آموزید که امپراتوری مک‌دونالد چه فرآیندی را طی کرده تا به برند برتر فست‌فود برسد. پس از دیدن فیلم متوجه خواهید شد که هیچ‌چیز جای اصرار و سماجت در کار را نمی‌تواند بگیرد، نه استعداد، نه تحصیلات و نه حتی نبوغ. چراکه نوابغ بااستعداد ناکام بسیاری در دنیا هستند و پشتکار رمز موفقیت در کار است.

امتیاز این فیلم در وب‌سایت IMDB برابر با 7.2 است.

دیدگاه نویسنده در مورد برترین فیلم‌های بازاریابی

فیلم شبکه‌ی اجتماعی، همیشه به‌عنوان یکی از برترین فیلم‌ها در حوزه بازاریابی بین علاقه‌مندان مطرح بوده است؛ اما در این نوشتار تلاش کردم تا فیلم‌های  جذاب و متفاوتی را معرفی کنم تا طعم لذت‌بخش بازاریابی را در داستان‌های متفاوت، تجربه کنید. اگر فیلمی هست که از قلم انداختیم، شما برایمان در دیدگاه‌ها بنویسید.