
یکسانسازی تجربه مشتریان با ابزارهای اتوماسیون، فعالیت برندها را کمریسک اما خالی از خلاقیت میکند

فهرست مطلب
پدیده «یکسانسازی» یا «Samification» باعث شده برندها برای یافتن تمایز با چالشهای جدی مواجه شوند؛ چرا که استفاده گسترده از دادهها و اتوماسیون، تجربه مشتریان را در برندهای مختلف تا حد زیادی مشابه کرده است. ادامهدار بودن این روند ممکن است فعالیتهای کسبوکار را کمریسک کند، اما همزمان خلاقیت را به شدت تهدید میکند. در سال ۲۰۲۵، برندها باید بین بهرهوری و نوآوری خلاقانه تعادل برقرار کنند تا در بازاری که همه چیز به هم شباهت دارد، بتوانند برجسته و موفق باقی بمانند. Alex Turtschan از گروه Mediaplus در یادداشتی در thedrum معتقد است که راهحل این چالش در دو عنصر کلیدی نهفته است: جسارت و اعتماد.
پدیده «یکسانسازی» یا «Samification» این روزها باعث شده که برندها بیش از هر زمان دیگری برای متمایز شدن دچار مشکل شوند. امروزه در بسیاری از صنایع، از بازاریابی گرفته تا خردهفروشی، نوعی شباهت و یکنواختی دیده میشود. دلیلش هم استفاده روزافزون از دیتا و اتوماسیون است که باعث شده تجربه مشتریان در برندهای مختلف شبیه هم شود.
بر اساس آخرین نظرسنجی گروه Serviceplan (با عنوان CMO Barometer)، در سال ۲۰۲۵ تمرکز اصلی برندها روی بهرهوری خواهد بود. در این نظرسنجی که با مشارکت بیش از ۸۰۰ مدیر ارشد بازاریابی از سراسر دنیا انجام شده، ۷۵٪ از آنها پیشبینی کردهاند که عملکرد صنعتشان یا بدون رشد خواهد بود یا حتی کاهش مییابد. همچنین فقط یکسوم آنها انتظار افزایش بودجه بازاریابی را دارند. بنابراین در این فضای محافظهکارانه، طبیعی است که برندها به دنبال بازدهی بیشتر با منابع کمتر باشند.
اما در این میان یک تناقض وجود دارد: در حالی که مدیران بازاریابی به دنبال بهرهوری بالاتر هستند، ۷۱٪ از آنها همزمان خواهان خلاقیت و نوآوری جسورانه از سوی آژانسهای تبلیغاتی نیز هستند.این تعارض بین تأکید بر کارایی و نیاز به نوآوری خلاقانه، هم یک چالش است و هم فرصتی مهم برای برندهایی که میخواهند واقعاً متفاوت باشند.
روند یکسانسازی در تمام ابعاد زندگی افراد نفوذ کرده است
یکسانسازی یا Samification نهتنها شکل تجربه خرید و فضای فروشگاهها را تغییر داده، بلکه بر محتوای دیجیتال و رسانهها نیز تأثیر زیادی گذاشته است. نتیجه این روند، شباهت زیاد برندها به یکدیگر و کمرنگشدن تفاوت بین آنها در بازار شلوغ امروزی است.
مثلاً در حوزه ویلاهای اجارهای یا کافیشاپها، داشتن ظاهر زیبا و مناسب برای اشتراکگذاری در اینستاگرام، گاهی از کیفیت و قیمت مناسب مهمتر است. دلیل این موضوع این است که مردم دوست دارند با ترندهای روز هماهنگ باشند و از سلیقه دوستان خود و اینفلوئنسرها تأثیر میگیرند. وقتی سفر میرویم، اغلب جاهایی را انتخاب میکنیم که قبلاً در شبکههای اجتماعی دیدهایم. چون آشنا به نظر میرسند و احتمال تجربه بد را کمتر میکنند. اما همین موضوع باعث میشود سفرهایمان شبیه به هم شود و تفاوت مکانها کمتر احساس شود.
در دنیای رسانه هم همین ماجرا دیده میشود. از پادکستهای جنایی و ویدئوهای تکراری تیکتاک گرفته تا برنامههای استریم، همه شبیه به هم شدهاند. کاربران و الگوریتمها حتی اگر ادعا کنند که به دنبال چیزهای جدید هستند، باز هم به محتوای آشنا گرایش دارند. سازندگان محتوا هم برای اینکه ریسک نکنند، به سراغ فرمولهای موفق قبلی میروند. این روش سودآور است، اما جلوی خلاقیت و تنوع را میگیرد.
در بازاریابی نیز این شباهت دیده میشود. از تبلیغات و ویدئوهایی که شبیه به هستند گرفته تا تمرکز روی پلتفرمهای جهانی بهجای رسانههای محلی. حتی برندهای معروفی مثل جگوار هم در راستای عقب نماندن از ترندهای همهگیر، بخشی از هویت خاص خود را ازدستدادهاند.
نکته مهم اینجاست که تلاش برای استفاده بیشتر از دادهها و الگوریتمها باعث شده طراحیها و پیامهای برندها به هم شبیه شوند و متمایز بودن بهطورکلی ارزش خود را ازدستداده باشد.
با پایین آمدن کیفیت، فرصتهای برجستهشدن بیشتر میشود
نکته امیدوارکننده این است که وقتی میانگین کیفیت پایینتر میآید، فرصتهای بیشتری برای برجسته شدن فراهم میشود. در دنیایی که همه چیز به هم شبیه است، روشهای متفاوت و خلاقانه میتوانند توجه و علاقه بیشتری جلب کنند. رسیدن به برتری نیازمند جسارت و اعتماد به نفس است. البته جسارت به معنای تمایزسازی بدون برنامهریزی و تحلیل نیست؛ بلکه به معنای شناخت دقیق نقاط قوت اصلی برند و استفاده مداوم از آنها در تمام جنبههای ارتباطی، از جمله تولید محتوا، داستانسرایی و انتخاب رسانههاست. نمونهای موفق از این رویکرد، بازگشت طنز در تبلیغات است که به برندها کمک میکند با روشهایی غیرقابل اندازهگیری اما بسیار مؤثر، خود را متمایز کنند.
همچنین، اعتماد و همکاری با آژانسها نقش بسیار مهمی در رسیدن به این تمایز دارد. مسیر پیش رو در سال ۲۰۲۵ بر پایه گفتگوی باز، روابط مستحکم و آزمایش سریع ایدهها بین برند و آژانسها شکل میگیرد. این همکاری به برندها کمک میکند تا تعادل مناسبی بین خلاقیت و کارایی برقرار کرده، منحصربهفرد بودن خود را حفظ کنند و همزمان از پیشرفتهای فناوری بهرهمند شوند.
کلید موفقیت در سال ۲۰۲۵، حفظ تعادل است
موفقیت در سال ۲۰۲۵ نیازمند ایجاد تعادل دقیقی است؛ تعادلی میان استفاده از فناوری برای افزایش کارایی و حفظ خلاقیت انسانی که باعث تمایز واقعی برند میشود. برندهایی که این تعادل را داشته باشند و هویت منحصر به فرد خود را حفظ کنند، رشد بهتری خواهند داشت. این برندها به جای پیروی از دیگران، میتوانند رهبران و سازندگان ترندهای جدید باشند.

مطالب پیشنهادی

نشست تخصصی دیام برد، به تعویق افتاد
