لانچ
گزارش‌ها
ویژگی دقیق گروه‌های A تا E در تحقیقات بازاریابی

طبقه‌بندی اجتماعی در بازاریابی (SEC) برچه اساس انجام می‌شود؟

ترانه رسولیان ترانه رسولیان
اردیبهشت ۲۱, ۱۴۰۴
زمان مطالعه: 6 دقیقه
طبقه‌بندی اجتماعی در بازاریابی (SEC) برچه اساس انجام می‌شود؟

در بازاریابی مدرن، شناخت صحیح مصرف‌کنندگان و مخاطبان، یکی از ارکان اصلی هدف‌گذاری مؤثر و تدوین استراتژی‌های برندینگ به شمار می‌رود. چرا که یکی از اصلی‌ترین اهداف مارکترها، شناخت مخاطبان هدف برای فروش بهتر محصولات است. طبقه‌بندی اجتماعی مصرف‌کنندگان یکی از پرکاربردترین طبقه‌بندی‌های مخاطبان در دنیای مارکتینگ است. در این گزارش ما تلاش کرده‌ایم به طور دقیق به این دسته‌بند‌ی‌ها و ویژگی‌های هر دسته بپردازیم.

طبقه‌بندی اجتماعی در بازاریابی (SEC)

طبقه‌بندی اجتماعی در بازاریابی (Classification of social classes in marketing) نشان‌دهنده تأثیر عوامل اقتصادی در جایگاه اجتماعی افراد جامعه است. به بیانی دیگر، این طبقه‌بندی در بازاریابی به معنای دسته‌بندی افراد جامعه بر اساس جایگاه اقتصادی، شغلی، تحصیلات، درآمد و سبک زندگی آن‌هاست. طبقه‌بندی اجتماعی به مارکترها کمک می‌کند تا درک بهتری از نیازها، ترجیحات، قدرت خرید و الگوهای مصرف مخاطبان داشته باشند.

معیارهای طبقه‌بندی

طبقه‌بندی SEC بر اساس معیارهای مختلفی انجام می‌شود:

  1. شغل و موقعیت حرفه‌ای: نوع شغل، رده سازمانی و میزان مسئولیت
  2. تحصیلات: سطح و نوع تحصیلات رسمی
  3. درآمد: میزان درآمد فردی و خانوار
  4. محل سکونت: نوع، اندازه و موقعیت خانه
  5. دارایی‌ها: ماشین، خانه، سرمایه‌گذاری‌ها
  6. الگوی مصرف: نحوه خرج کردن پول و اولویت‌های مصرفی

 انواع طبقه‌بندی SEC

۱ـ طبقه A (بالاترین)

A1 (نخبگان)
– مالکان ثروتمند شرکت‌های بزرگ، سرمایه‌گذاران بزرگ
– ثروت اجدادی یا خانوادگی
– زندگی در محله‌های بسیار لوکس
– دسترسی به خدمات خصوصی و انحصاری

A2 (مدیران عالی)
– مدیران ارشد اجرایی شرکت‌های بزرگ
– تحصیلات عالی از دانشگاه‌های معتبر
– درآمد بسیار بالا با پاداش‌های قابل توجه
– خریداران اصلی کالاهای لوکس برندهای مطرح جهانی

A3 (متخصصان ممتاز)
– پزشکان متخصص، وکلای برجسته، مشاوران ارشد
– ثروت قابل توجه اما کمتر از گروه‌های A1 و A2
– علاقه‌مند به خرید محصولات باکیفیت بالا و منحصر به فرد

۲ـ طبقه B

B1 (مدیران میانی ارشد)
– مدیران بخش در شرکت‌های بزرگ
– صاحبان کسب‌وکارهای موفق متوسط
– درآمد بالا و پس‌انداز مناسب
– خریداران برندهای معتبر ولی به دنبال ارزش و کیفیت

B2 (متخصصان موفق)
– پزشکان عمومی، مهندسان ارشد، وکلا
– کارآفرینان متوسط
– سبک زندگی راحت با درآمد خوب
– تمایل به نشان دادن موفقیت از طریق مصرف هوشمندانه

۳ـ طبقه C1

+C1 (متخصصان جوان موفق)
– متخصصان جوان با مسیر شغلی رو به رشد
– فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌های خوب
– درآمد بالاتر از متوسط با پتانسیل رشد
– مصرف‌کنندگان آگاه به برند و دنبال‌کننده روندها

C1 (خانواده‌های متوسط مرفه)
– معلمان ارشد، کارمندان دولتی رده بالا
– صاحبان کسب‌وکارهای کوچک موفق
– سبک زندگی راحت با امنیت مالی متوسط
– تصمیمات خرید بر اساس دوام و ارزش

۴ـ طبقه C2

+C2 (کارگران ماهر با درآمد خوب)
– تکنسین‌های ارشد، کارگران ماهر با سابقه
– دارای مهارت‌های فنی ویژه
– درآمد متوسط رو به بالا
– خرید متعادل بین ضرورت و راحتی

C2 (کارمندان و کارگران باثبات)
– کارکنان دفتری، کارگران ماهر، فروشندگان
– اشتغال ثابت با امنیت شغلی
– درآمد متوسط
– بودجه‌بندی برای خرید و توجه به تخفیف‌ها

۵ـ طبقه D

D1 (کارگران نیمه‌ماهر)
– کارگران کارخانه، کارکنان خدماتی
– تحصیلات متوسطه یا آموزش‌های فنی پایه
– درآمد کمتر از متوسط اما باثبات
– خرید با تمرکز بر ضروریات و قیمت‌های مناسب

D2 (کارگران کم‌مهارت)
– مشاغل خدماتی سطح پایین
– اشتغال غیردائمی یا نیمه‌وقت
– درآمد کم و ناپایدار
– حساسیت بالا به قیمت و برنامه‌ریزی برای ضروریات

۶ـ طبقه E

E1 (کارگران موقت و غیرماهر)
– کارگران موقت، کارگران روزمزد
– اشتغال بی‌ثبات
– درآمد بسیار کم
– ناتوانی در خرید بسیاری از کالاهای غیرضروری

E2 (گروه‌های آسیب‌پذیر)
– افراد وابسته به کمک‌های دولتی
– سالمندان با حقوق بازنشستگی پایین
– بیکاران طولانی‌مدت
– محدودیت شدید در تأمین حتی نیازهای اساسی

طبقه‌بندی اجتماعی در بازاریابی (SEC) برچه اساس انجام می‌شود؟ 1

کاربرد این طبقه‌بندی در بازاریابی

  1. بخش‌بندی بازار: تقسیم مصرف‌کنندگان به گروه‌های قابل هدف‌‌گذاری
  2. توسعه و سفارشی‌سازی محصول: طراحی محصولات متناسب با نیازها و توان مالی هر طبقه
  3. قیمت‌گذاری: تعیین قیمت‌های مناسب برای هر گروه هدف
  4. تبلیغات: طراحی پیام‌های تبلیغاتی مناسب و انتخاب رسانه‌های مؤثر
  5. توزیع: انتخاب کانال‌های توزیع متناسب با دسترسی هر طبقه

طبقه‌بندی SEC نه تنها نشان‌دهنده توان اقتصادی افراد است، بلکه تفاوت در دیدگاه‌ها، ارزش‌ها، میزان دسترسی به اطلاعات و رسانه و انتخاب برند را نیز شامل می‌شود. برای مثال، یک فرد در طبقه A (مدیران ارشد یا متخصصان با درآمد بالا) ممکن است ترجیح دهد کالاهای لوکس و برندهای خاص مصرف کند، درحالی‌که فردی در طبقه D یا E ممکن است بیشتر به قیمت و دسترسی کالا توجه داشته باشد. همچنین این طبقه‌بندی در کشورهای مختلف با توجه به شرایط اقتصادی-اجتماعی آن کشور ممکن است تفاوت‌هایی داشته باشد، اما اصول کلی آن مشابه است.

 تأثیر طبقه‌بندی اجتماعی (SEC) در استراتژی‌های بازاریابی

درک صحیح از موقعیت اجتماعی مخاطبان، دیگر یک انتخاب نیست، بلکه ضرورتی برای موفقیت برندهاست. طبقه اجتماعی نه‌تنها سبک زندگی، علایق، اولویت‌ها و الگوهای مصرف را شکل می‌دهد، بلکه بر نحوه واکنش افراد به پیام‌های تبلیغاتی، نوع رسانه‌های مصرفی و حتی کانال‌های انتخابی برای خرید تأثیر مستقیم دارد.

به‌کارگیری این شناخت در طراحی استراتژی‌های بازاریابی، به برندها این امکان را می‌دهد که بادقت و هدفمندی بیشتر به مخاطبان نزدیک شوند، پیام‌های خود را بومی‌سازی کنند و در نهایت اثربخشی کمپین‌ها را به شکل چشمگیری افزایش دهند.

در ادامه به برخی از تأثیرات طبقه بندی اجتماعی در بازاریابی اشاره می‌کنیم:

  • تقسیم‌بندی بازار و هدف‌گذاری دقیق

با استفاده از طبقه‌بندی اجتماعی (SEC)، برندها می‌توانند بازار هدف خود را به‌صورت دقیق‌تری بخش‌بندی کرده و شناخت بهتری از ویژگی‌ها، نیازها و سبک زندگی مخاطبان به دست آورند. این مدل صرفاً به درآمد یا شغل افراد محدود نمی‌شود، بلکه جنبه‌های فرهنگی و اجتماعی را هم در نظر می‌گیرد؛ موضوعی که باعث می‌شود پیام‌های بازاریابی بادقت بیشتری طراحی شوند.

وقتی برندها شناخت درستی از هر طبقه داشته باشند، می‌توانند محتوایی تولید کنند که با دغدغه‌ها و خواسته‌های آن گروه هماهنگ باشد. برای مثال، در طبقه کارگران ماهر، تمرکز روی ارزش اقتصادی و کاربردی‌بودن محصول مؤثرتر است، در حالی که برای گروه‌های بالاتر، کیفیت برند، سبک طراحی و بسته‌بندی می‌تواند اهمیت بیشتری داشته باشد.

در مجموع، این نوع طبقه‌بندی به بازاریابان کمک می‌کند تا ارتباط مؤثرتری با مخاطب برقرار کنند، نرخ تبدیل (Conversion Rate) افزایش پیدا کند و در نهایت، برند جایگاه قوی‌تری در ذهن مخاطب پیدا کند.

  • ایجاد ارتباط عمیق‌تر با مشتری

هنگامی که یک برند به نیازها و علایق مخاطب خودآگاه باشد، با نحوه برقراری ارتباط می‌تواند حس نزدیکی، صمیمیت و درک شدن را به مخاطب بدهد. برای مثال، پیام‌های تبلیغاتی که به نیازهای خاص طبقات مختلف جامعه پاسخ می‌دهند، می‌توانند به وفاداری مشتریان منجر شوند.

  • انتخاب کانال‌های تبلیغاتی مناسب

با شناخت طبقات مختلف SEC، برندها می‌توانند انتخاب کنند که از چه کانال‌های تبلیغاتی برای دستیابی به هر طبقه استفاده کنند. به‌عنوان‌مثال، افراد طبقه A و B بیشتر در شبکه‌های اجتماعی حرفه‌ای مانند لینکدین فعال هستند، درحالی‌که طبقات C2،D و E بیشتر از رسانه‌های عمومی و تلویزیون استفاده می‌کنند.

  • تأثیر بر قیمت‌گذاری محصولات و خدمات

شناخت دقیق از طبقه اجتماعی فرهنگی به برندها کمک می‌کند تا محصولات خود را با قیمت‌های مناسب برای هر طبقه تعیین کنند. برندها می‌توانند باتوجه‌به نیازها و ترجیحات خاص هر گروه، محصولات اقتصادی یا لوکس عرضه کنند.

طبقه‌بندی اجتماعی در بازاریابی، ابزاری مؤثر برای شناخت و هدف‌گذاری دقیق‌تر مخاطبان است. این طبقه‌بندی به برندها این امکان را می‌دهد که با درنظرگرفتن ویژگی‌های اقتصادی و اجتماعی هر گروه، استراتژی‌های تبلیغاتی خود را به‌طور مؤثرتر طراحی کنند. در نهایت، این روش به برندها کمک می‌کند تا با افزایش دقت در ارتباط با مخاطب، فروش خود را بهبود بخشند.

 

به اشتراک بگذارید:
ترانه رسولیان
ترانه رسولیان
نظرات

در حال بارگیری کپچا...