
هوش مصنوعی، مشکلات اقتصادی و کمبود نیروی متخصص از مهمترین چالشهای سئو در ایران هستند


فهرست مطلب
با توجه به تحولات سریع و چشمگیر در حوزه سئو، این صنعت در حال تغییرات عمدهای است که چالشها و فرصتهای جدیدی را برای کسبوکارها به همراه دارد. در سال گذشته، حضور هوش مصنوعی به عنوان یک تغییر بنیادی و مهم در فضای جستوجو، بسیاری از روشها و استراتژیهای سنتی سئو را تحت تاثیر قرار داد. از تغییرات الگوریتمهای گوگل تا ظهور ابزارهای جدید تولید محتوا، این تغییرات بر روندها و رفتار کاربران تاثیرات زیادی گذاشته است. علاوه بر این، مشکلات اقتصادی و تغییرات در رفتار مصرفکنندگان نیز چالشهای جدیدی را برای کسبوکارهای ایرانی ایجاد کرده است.
حال دیام برد تلاش کرده است که در گزارشی با متخصصان این حوزه گفتوگو کرده و با نگاهی دقیق به وضعیت این صنعت در سال گذشته و پیشبینیهایی برای آینده سئو در ایران ارائه دهد. ما در این گزارش با امین اسماعیلی مدیر عملیات وبسیما، علیرضا اسمیخانی Enterprise SEO Consultant، فرناز عطااللهی مدیر سئو تیم مارکتینگ علیبابا و میلاد شولی مدیر سئو نوبیتکس به گفتوگو پرداختهایم که در ادامه میخوانید.
یکی از مهمترین چالشها، ورود هوش مصنوعی است
امین اسماعیلی، مدیر عملیات وبسیما، در رابطه با چالشهای پیش رو فعالین حوزه سئو در سال ۱۴۰۴ گفت: «از منظر جهانی، یکی از مهمترین چالشها، ورود هوش مصنوعی است. این چالش از چند جنبه قابل بررسی است: اول اینکه گوگل در حال حرکت به سمتی است که محتوا را با استفاده از هوش مصنوعی تولید کرده و در نتایج سرچ به کاربر نمایش دهد. این موضوع منجر به کاهش سهم کلیک بسیاری از سایتها میشود و زمین بازی در سئو را تغییر میدهد. از سوی دیگر، با توجه به وجود ابزارهای متعدد تولید محتوا، بسیاری از سایتها پاسخها و خروجیهایی مشابه به یکدیگر دارند و به عبارتی بسیار به یکدیگر شبیه شده اند. دیگر آن محتوای سنتی که یک نویسنده با تحقیق و تعمق بسیار تهیه میکرد وجود ندارد. در این شرایط، محتواهای تخصصی، مبتنی بر تجربه، دادهمحور، کوتاه اما عمیق میتوانند از این وضعیت جان سالم به در برده و همچنان رشد و پیشرفت داشته باشند.»
او ادامه داد: «از طرف دیگر، تغییراتی که گوگل در رتبهبندیها و با آپدیتهای متعدد ایجاد کرده، باعث شده تا فعالیت در حوزه سئو دشوارتر شود. دیگر صرفاً تمرکز بر روی سایت بهتنهایی پاسخگو نیست و باید با نگاهی مولتیچنل به این مسئله پرداخته شود. مثلاً اینکه یک کسبوکار در شبکههای اجتماعی چقدر فعال است، چقدر تبلیغات آفلاین انجام میدهد، و تا چه حد از دیگر کانالهای تبلیغات دیجیتال استفاده میکند، میتواند بر سئو تأثیرگذار باشد. این موضوع باعث میشود در بسیاری از پروژهها، بخشهایی از کار که تحت کنترل مستقیم یک متخصص سئو نیستند، روی نتیجه نهایی تأثیر بگذارند. برای کسبوکارهای کوچک، بهویژه آنهایی که بودجه محدودی دارند و همه تمرکزشان را روی سایت و سئوی خود گذاشتهاند، این موضوع میتواند چالشبرانگیز باشد. در همین چند آپدیت اخیر نیز مشاهده کردیم که برندهایی که رویکرد مولتیچنل داشتهاند، در مقایسه با سایتهایی که فقط روی محتوای محدود خود در سایت تمرکز کرده بودند، رشد بیشتری را تجربه کردهاند.»

امین اسماعیلی
سئو یک کانال دیربازده است
اسماعیلی در تشریح چالشهای سئو در داخل کشور گفت: «اگر نگاهمان را به داخل ایران بیاوریم، به نظر من مهمترین چالش، مشکلات اقتصادی، تورم و رکودی است که اکنون در فضای اقتصادی کسبوکارها وجود دارد. در شرایط فعلی، کسبوکارها کمتر ریسک میکنند. اگر هم هزینهای انجام دهند، ترجیح میدهند خیلی زودتر به نتیجه برسند، و این موضوع با ذات سئو که یک سرمایهگذاری بلندمدت و دیر بازده است، در تناقض جدی قرار دارد. این موضوع ممکن است باعث شود کسبوکارها بودجه سئوی خود را کاهش داده و به سمت ابزارهایی مانند گوگل ادز یا اینستاگرام بروند که میتواند در بازه زمانی کوتاهتری منجر به کسب درآمد ایجاد شود. البته مشکلات اقتصادی بر سایر کانالها نیز تأثیر میگذارد، اما چون سئو ذاتاً یک فعالیت زمانبر و بلندمدت است، فشار این شرایط بر آن میتواند بسیار جدیتر باشد.»
او ادامه داد: «مهمترین کاری که باید انجام دهیم، این است که به طور گزیدهتر عمل کنیم. به طور کلی، سئو برای بسیاری از کسبوکارها یک فرایند شلخته بوده است. به این معنا که بیشتر بر روی کمیت سرمایهگذاری میکردند تا کیفیت؛ اما به نظر من، اکنون باید تمام تمرکز خود را روی کیفیت بگذاریم. اگر با یک جستوجو (query) مواجه هستیم که به نظر نمیرسد برای کسبوکار ما آورده مالی داشته باشد، یا اگر پاسخ آن جستوجو میتواند در قالب یک تصویر یا جمله کوتاه داده شود و تبدیل به یک کلیک یا ورودی نشود، بهتر است که از آن بخش از جستوجوها فاصله بگیریم. در گذشته معمولاً همه به دنبال افزایش تعداد کلیک بودند، ولی اکنون کلیکهایی که میتوانند منجر به جذب مشتری شوند، برای ما مهم هستند.»
اسماعیلی در ادامه عنوان کرد: «تغییر رفتار کاربران و ابزارهای جستجو مختص به امروز نیست و همیشه وجود داشته است. بخشهایی مانند نقشه، ویدیو و تصاویر از جمله این تغییرات هستند. در حال حاضر نیز یک بخش جدید برای هوش مصنوعی جنریتیو به این ابزارها اضافه شده که به طور مستقیم به کاربران پاسخ میدهد.فکر نمیکنم این تغییرات برای ما چالشزا باشند، چرا که قبلا مشابه آن را تجربه کرده ایم. تغییر رفتار کاربران میتواند یک چالش باشد، اما میتوان با آن همسو شد. نکتهای که واقعاً اهمیت دارد، این است که پاسخ ما چیست؟ اگر گوگل به سمت تغییر فرمت نمایش نتایج و ارائه پاسخها در خود صفحه با استفاده از هوش مصنوعی میرود، هدفش این است که به کاربر یک پاسخ سریع دهد. بنابراین، ما هم باید در استراتژیهای خود به این هدف توجه کنیم؛ یعنی اگر کسی وارد صفحه ما شد، باید جوابش را سریع و شفاف بگیرد. اگر این رویکرد را داشته باشیم، همسو شدن با این تغییرات کار سختی نیست.»
SEO در حال مردن نیست؛ بلکه در حال تغییر است
علیرضا اسمیخانی، Enterprise SEO Consultant، با اشاره به اینکه ترند این روزهای سئو، عباراتی نظیر GEO، LLMO و… است، گفت: «اگر نگاهی دقیقتر به این عبارات بیندازیم، متوجه خواهیم شد تمامی آنها بر محوریت بهینهسازی قرار دارند. به بیان دیگر، SEO در حال مردن نیست؛ بلکه در حال تغییر است. با در نظر داشتن این مورد، اگر در حال انجام سئو برای کسبوکارهایی در آمریکا، کشورهای اروپایی یا کشورهایی نظیر استرالیا هستیم، از جمله مواردی که باید در نظر داشت، یادگیری و بهینهسازی برای کسب رتبه در فیچرهای AI-Based موتور جستجوی گوگل و ریکامند شدن در ChatGPT (بر پایه Bing) است (با توجه به Market Shareی که در حال حاضر در اختیار دارند). اما اگر در حال فعالیت بر روی یک کسبوکار ایرانی هستیم، انتظار نداریم که گوگل در طی یک سال آینده، اقدام به فعالسازی فیچرهای AI-Based در ایران کند. در همین راستا، باید به بهرهگیری از LLMها در پروسههای سئو، که میتواند منجر به افزایش کارایی تیمهای سئو و همچنین کاهش نیروی انسانی در تیمها شود، توجه داشت.»

علیرضا اسمیخانی
او ادامه داد: «گوگل بیش از گذشته به کیفیت محتوا (نویسنده، صحت موارد ذکر شده و…) توجه دارد. این یعنی ما نیازمند بهبود فرایندهای QC خود در تیمهای محتوا هستیم. در واقع اگر به روندی که گوگل در طی چند ده سال گذشته طی کرده است توجه کنیم؛ سعی گوگل بر کاهش وزن Backlink در رنکینگ و افزایش وزن معیارهای Semantic بوده است. البته در این روزها نیز، Backlink اثر خودش را دارد، اما با وزن کمتر.»
اسمیخانی در رابطه با اثر ترندهای جدید بر روی استراتژیهای سئو گفت: «در اولین قدم، باید دید که آیا ترند ایجاد شده پایدار و گذار بوده یا در حال ایجاد یک شیفت و تغییر در رفتار کاربران است؟ پس از این قدم ابتدایی، میتوانیم اقدام بررسی و اثرات این ترند داشته باشیم.»
او افزود: «در لایه SEO، به طبع باید متناسب با نوع کسبوکار خود اقدام به ایجاد برنامه مناسب کنیم. در بیزینسهای تجارت الکترونیکی، آرایشی و… بهینهسازی تصاویر میتوانند منجر به افزایش ارگانیک ترافیک ما شوند؛ اما در دیگر کسبوکارها الزاماً اینگونه نیست. فراموش نکنیم، در نهایت باید بررسی کنیم آیا ترند پیش رو برای ما آنقدر آورده دارد که ارزش تخصیص منابع ما را داشته باشد یا با همان منابعی که در اختیار داریم، سرمایهگذاری بر روی باقی بخشها برای ما آورده لازم را خلق میکند.»
اتکا به خروجی خام هوش مصنوعی، مضر خواهد بود
فرناز عطااللهی مدیر سئو تیم مارکتینگ علیبابا در پاسخ به چالشهای فعالان حوزه سئو در سال پیش رو به دیام برد گفت: «سئو یک نسخه یکسان و عمومی برای همه برندها نیست؛ بلکه نیازمند راهکارهایی است که با شرایط خاص هر برند از جمله پیشینه فنی، تصمیمات استراتژیک گذشته، زیرساختهای فعلی، ساختار اطلاعاتی و مدل کسبوکار آن هماهنگ باشند. رسیدن به چنین سطحی از شخصیسازی تنها از عهده متخصصی برمیآید که علاوه بر تسلط بر مفاهیم فنی، تجربهی زیسته در آن کسبوکار داشته باشد یا دسترسی کامل به دادههای تاریخی، مستندات پیشین و تجربیات تیمهای مختلف داشته و توان تحلیل آنها را نیز داشته باشد.»
او ادامه داد: «تغییرات گسترده در تیمها، تکنولوژیها، ساختار محصول یا استراتژیهای بازاریابی باعث میشوند که مستندسازی اتفاقات و تصمیمات گذشته دشوار و دسترسی به آنها پیچیده باشد. حتی اگر اطلاعات کافی وجود داشته باشد، تحلیل آنها نیازمند زمان، ابزار و درک عمیق از موقعیت و شرایط بین تیمی است. در چنین فضایی، اتکا به خروجی خام ابزارهای هوش مصنوعی بدون درک دقیق از این لایههای پنهان، نهتنها بیاثر بلکه گاهی مضر خواهد بود. باوجود مزایای متعدد ابزارهای هوش مصنوعی، این ابزار به موقعیت دقیق و محدودیت فنی برندها دسترسی ندارند. آنها نمیدانند که یک تصمیم خاص در گذشته چرا اتخاذ شده، چه اثری روی ترافیک یا سایر شاخصها داشته، یا چه محدودیتهایی در حوزه توانمندیهای پلتفرم، ملاحظات فنی یا زیرساختی وجود داشته است. همین مسئله باعث میشود خروجیهای آنها، اگر بدون تحلیل انسانی و آگاهی مورد استفاده قرار گیرند، در بسیاری از موارد سطحی، غیربومی، یا حتی گمراهکننده و غیرقابلاجرا باشند.»
عطاللهی در ادامه گفت: «در نتیجه، یکی از چالشهای کلیدی متخصصین سئو در این مسیر، یافتن تعادلی هوشمندانه بین استفاده از ابزارهای AI و تحلیل انسانی مبتنی بر موقعیت و تاریخچه فنی بیزینس است. این تعادل زمانی ارزشمندتر میشود که با توانایی شناسایی چالشهای فنی خاص هر سایت، و همچنین طراحی تکنیکهای خلاقانه و game-changer متناسب با نیازها، محدودیتها و فرصتهای همان بیزینس همراه شود. این مهارت ترکیبی، نهتنها ارزش متخصص سئو را برجستهتر میکند، بلکه مزیت رقابتی واقعی و ماندگار برای برند ایجاد خواهد کرد. در نهایت، بر این باورم که آینده سئو تنها در تسلط بر ابزارها نهفته نیست، بلکه در درک عمیق از شرایط، یادگیری مداوم، و تعامل مؤثر و انسانی با سایر تیمها قرار دارد.»

فرناز عطااللهی
او در رابطه با اثر تغییر رفتار کاربران و ترندهای جدید بر سئو عنوان کرد:« این تغییر رفتارها ما را به سمتی سوق میدهند که تعامل عمیقتری با تیمهای محتوا، دیزاین و پروداکت داشته باشیم تا تجربهای مولتی دیوایس، چندوجهی و انسانمحور ایجاد کنیم. موفقیت در سئو امروز، وابسته به درک دقیق سفر کاربر و ترجمهی آن به زبان موتور جستجو است، نه صرفاً بهینهسازی یکسری عناصر on-page. در همین راستا، استفاده از دادههای رفتاری کاربران از منابع مارکتینگ و پروداکت، مثل User Interaction Trackers ، تحلیل مسیرهای کاربری، یا واکنش های کیفی، در شناسایی دقیق نیازهای پنهان کاربران به ما کمک میکنند تا بفهمیم واقعاً دنبال چه هستند، چگونه جستجو میکنند و نقطه اصطکاک و مانع آنها کجاست. در این مرحله، هوش مصنوعی میتواند با تحلیل دادهها در مقیاس بزرگ و تشخیص الگوها، به ما در اولویتبندی نیازها و پیشبینی رفتار کاربران کمک کند.»
او ادامه داد:« از طرفی، زمانی که insight دیدگاههای رفتاری استخراج شد، اجرای A/B تست روی متغیرهای کلیدی صفحه مثل نوع فرمت محتوا، نحوهی نمایش دادهها یا call-to-actionها، ابزار مهمی برای اعتبارسنجی فرضیهها خواهند بود. این چرخه یادگیری مداوم، به سئو کمک میکند تا به جای واکنش صرف، در راستای رفتار واقعی کاربران و نه فقط الگوریتمها، استراتژی پیشدستانه طراحی کند. در واقع، همافزایی سئو، پروداکت و داده (با حفظ نگاه باز و اجتناب از تمرکز بر روی روشهای قدیمی) و استفاده آگاهانه از هوش مصنوعی است که میتواند نیازهای متغیر کاربران را پاسخ دهد و مزیت رقابتی بلندمدت بسازد.»
نسل جدید به محتوای کوتاه، دقیق و تصویری تمایل دارند
میلاد شولی، مدیر سئو نوبیتکس، یکی از اصلیترین چالشهای این حوزه را عقبماندگی از ترندهای روز دانست و عنوان کرد: «با رشد سریع هوش مصنوعی، مدلهای زبانی و تغییرات بنیادین در الگوریتمهای رتبهبندی موتورهای جستجو، یکی از اساسیترین چالشها میتواند عقبافتادگی از ترندها، ابزارها و متدهای بهبود رتبه و بهینهسازی باشد. چالش دیگر حضور گسترده چتباتهای رایگان با قابلیتهای متنوع در جستجو و تغییر مدل و نگرش کاربران در پیداکردن پاسخ سؤالاتشان در آینده خواهد بود. همچنین برای مدیران مارکتینگ و مدیران سئو، کمبود نیروی متخصص و کاربلد همچنان یکی از موانع اصلی پیشرفت خواهد بود. برای انطباق بیشتر با این رشد برقآسا، متخصصین سئو باید بسیار منعطف، بهروز و آمادهٔ روبهروشدن با تغییرات دائمی باشند. متخصصین سئو باید با تغییر نگرش خود به دنبال یادگیری مداوم و بهروز نگهداشتن دانش و تطبیق با شرایط جدید و همچنین شبکهسازی با تیمهای دیتا، کارشناسان هوش مصنوعی و متخصصین محتوا باشند.»

میلاد شولی
شولی ادامه داد: «کاهش سهم موتورهای جستجوی کلاسیک مانند گوگل نشاندهنده تغییر در الگوهای جستجو است. این تغییر هرچند در ابتدا کمرنگ است اما میتواند در آینده با گسترش استفاده از چتباتها به خصوص ابزارهای رایگان بیشتر شود. گرایش به محتوای کوتاه، دقیق و فکتچکشده و همچنین استفاده گسترده از محتوای تصویری و ویژوال در بین نسلهای جدید، نیاز به تولید محتواهای منسجمتر و دقیقتر در استراتژی سئو را میطلبد. همچنین به لطف چتباتها، تعامل و جستجوی صوتی و مبتنی بر گفتار نسبت به گذشته پررنگتر شده است.»
او در پایان عنوان کرد:« متخصص سئو باید بتواند در کنار بهبود محتوای سنتی، بهینهسازی خود را برای پاسخهای مستقیم، دقیق و تعاملات مبتنی بر پرسش و پاسخهای مورد نیاز کاربر انجام دهد. در استراتژی سئو در سال جدید، تمرکز متخصص سئو باید روی گسترش اکسپوژر برند و افزایش دیده شدن کسبوکار در کنار کلیک بیشتر باشد. فعالان آیندهنگر حوزه سئو باید در بهینهسازی برای همه کانالهای مرتبط با مدلهای جستجوی کاربر و همچنین پیادهسازی استراتژیها و تصمیمگیریهای مبتنی بر داده مسلط باشند.»
مطالب پیشنهادی
