گزارش «CMO Spend» از گارتنر منتشر شد: بودجه بازاریابی در جهان ۱۵ درصد کاهش یافته است
فهرست مطلب
گزارش جدید گارتنر، اینسایتهای ارزشمندی را در مورد هزینههای بازاریابی در صنایع مختلف ارائه داده است.
در بخشی از گزارش جدید گارتنر به تسلط رسانههای پولی بر بودجه بازاریابی اشاره شده که روند جالب در تخصیص بودجهبازاریابی در سالهای اخیر را نشان میدهد. بر اساس این دادهها، رسانههای پولی (Paid media) از سال ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۴ به طور پیوسته بیشترین سهم را از بودجه بازاریابی شرکتها به خود اختصاص دادهاند. این در حالی است که سهم سایر موارد مانند آژانسها، نیروی کار و ابزارهای بازاریابی (Martech) نوساناتی داشته است.
دلایل احتمالی افزایش سهم رسانههای پولی:
- دقیقتر شدن هدفگیری: رسانههای پولی به شرکتها اجازه میدهند تا با دقت بیشتری مخاطبان هدف خود را شناسایی کرده و پیامهای خود را به آنها برسانند.
- اندازهگیری دقیقتر بازده: بازگشت سرمایه (ROI) در رسانههای پولی به راحتی قابل اندازهگیری است و این به شرکتها کمک میکند تا بازدهی سرمایهگذاری خود را بهینه کنند.
- تغییرات در رفتار مصرفکننده: تغییر در رفتار مصرفکننده و افزایش استفاده از دستگاههای دیجیتال، باعث شده است که شرکتها برای رسیدن به مخاطبان خود به سمت کانالهای دیجیتال حرکت کنند.
تأثیر این روند بر بازاریابی:
- افزایش رقابت در فضای دیجیتال: با افزایش سهم رسانههای پولی، رقابت بین شرکتها در فضای دیجیتال شدت خواهد گرفت.
- اهمیت مهارتهای دیجیتال: شرکتها به دنبال افرادی با مهارتهای دیجیتال قوی برای مدیریت کمپینهای تبلیغاتی آنلاین هستند.
- تغییرات در ساختار بودجه بازاریابی: با افزایش سهم رسانههای پولی، ساختار بودجه بازاریابی شرکتها نیز تغییر خواهد کرد.
در واقع باید گفت تسلط رسانههای پولی بر بودجه بازاریابی، نشاندهنده یک تغییر اساسی در نحوه انجام بازاریابی است. شرکتهایی که میخواهند در این فضای رقابتی موفق باشند، باید به طور مداوم استراتژیهای بازاریابی خود را به روز کرده و بر روی کانالهای دیجیتال تمرکز کنند.
۴۳ درصد شرکتها بر بازار B۲B تمرکز دارند
این گزارش با بررسی دادههای ۱۱ کشور و ۱۰ صنعت اصلی، تصویری روشن از متوسط درآمد سالانه شرکتها و نحوه تخصیص بودجه بازاریابی در صنایع مختلف ارائه میدهد. یکی از نکات قابل توجه این گزارش، تنوع مدلهای کسبوکار است. این آمار نشان میدهد که ۴۳ درصد شرکتها بر بازار B۲B تمرکز دارند، ۲۱ درصد بر بازار B۲C و ۳۶ درصد ترکیبی از هر دو را دنبال میکنند.
بیشترین سهم بودجه تبلیغات آفلاین برای Event Marketing و Sponsorship
بر اساس این دادهها، دو کانال بازاریابی، بیشترین سهم را از بودجه تبلیغاتی آفلاین به خود اختصاص دادهاند:
- بازاریابی رویدادی (Event Marketing): با کسب ۱۷.۱ درصد از سهم، این کانال به عنوان محبوبترین روش بازاریابی آفلاین شناخته میشود. برگزاری رویدادهای مختلف، همایشها، کنفرانسها و نمایشگاهها، فرصتی عالی برای تعامل مستقیم با مشتریان، ایجاد ارتباطات قوی و افزایش آگاهی از برند فراهم میکند.
- حامی مالی شدن (Sponsorship): با سهم ۱۶.۴ درصد، حامی مالی شدن رویدادهای مختلف، ورزشها یا سازمانها، روش دیگری است که شرکتها برای افزایش دید برند خود از آن استفاده میکنند. این روش به شرکتها اجازه میدهد تا با مخاطبان هدف خود در محیطهای خاص و مرتبط تعامل برقرار کنند.
سهم ۱۰ درصدی تبلیغات محیطی از بازاریابی آفلاین
عوامل مختلفی مانند صنعت، اندازه شرکت، بودجه و اهداف بازاریابی، بر تخصیص بودجه کانالهای مختلف تأثیر میگذارند. اما بیشترین سهم بازاریابی آفلاین به Partner Co-op با ۱۶ درصد و کمترین آن به تبلیغات محیطی با ۱۰ درصد اختصاص یافته است.
- همکاری با شرکا (Partner Co-op): ۱۶ درصد
- تلویزیون: ۱۴ درصد
- پست مستقیم: ۱۳.۵ درصد
- رادیو: ۱۲.۳ درصد
- تبلیغات محیطی (Out of Home): ۱۰ درصد
کاربرد این دادهها چیست؟
بررسی این اطلاعات به مدیران بازاریابی کمک میکند تا بودجه خود را به طور مؤثرتری تخصیص دهند و از کانالهایی که بیشترین بازده را دارند، استفاده کنند و همچنین با تحلیل این دادهها، میتوان به درک بهتری از ترجیحات مصرفکننده و نحوه تعامل آنها با برندها دست یافت. این دادهها به عنوان یک ابزار ارزشمند برای تدوین استراتژیهای بازاریابی مؤثر عمل میکنند.
کاهش ۱۵ درصدی بودجههای بازاریابی
تصویر ارائه شده، کاهش قابل توجه ۱۵ درصدی بودجههای بازاریابی در صنایع مختلف را نشان میدهد. این کاهش نشاندهنده آغاز دورهای است که در آن شرکتها بودجه کمتری را به فعالیتهای بازاریابی اختصاص میدهند.
- کاهش یکسان در همه صنایع: این کاهش در تمامی مدلهای کسبوکار اعم از B۲B (کسبوکار به کسبوکار)، B۲C (کسبوکار به مشتری) و ترکیبی از هر دو دیده میشود.
- کاهش بودجه در کسبوکارهای B۲B: شرکتهایی که محصولات و خدمات خود را به کسبوکارهای دیگر میفروشند، با کاهش ۸.۴ درصدی بودجه بازاریابی مواجه شدهاند.
- کاهش شدیدتر در کسبوکارهای B۲C: شرکتهایی که محصولات و خدمات خود را به مصرفکنندگان نهایی میفروشند، با کاهش ۵.۷ درصدی بودجه بازاریابی، بیشترین کاهش را تجربه کردهاند.
- کاهش بودجه در شرکتهایی با ترکیب B۲B و B۲C: شرکتهایی که هم به کسبوکارها و هم به مصرفکنندگان نهایی محصولات و خدمات ارائه میدهند، با کاهش ۷.۹ درصدی بودجه بازاریابی مواجه شدهاند.
دلایل احتمالی این کاهش
- رکود اقتصادی: یکی از دلایل اصلی این کاهش، نگرانی شرکتها از وضعیت اقتصادی و کاهش هزینهها است.
- تغییرات در رفتار مصرفکننده: تغییر در رفتار مصرفکننده و افزایش اهمیت کانالهای دیجیتال، باعث شده است که شرکتها بودجههای خود را به سمت بازاریابی دیجیتال سوق دهند.
- افزایش رقبای جدید: افزایش رقابت در بازار باعث شده است که شرکتها برای جذب مشتریان، مجبور به کاهش هزینههای بازاریابی شوند.
تأثیر این کاهش بر بازاریابی
- تغییر در استراتژیهای بازاریابی: شرکتها مجبور خواهند شد تا استراتژیهای بازاریابی خود را تغییر دهند و به دنبال روشهای کمهزینهتر و مؤثرتری برای جذب مشتری باشند.
- افزایش اهمیت بازاریابی محتوا: با کاهش بودجه تبلیغات سنتی، بازاریابی محتوا به عنوان یک ابزار قدرتمند برای جذب و حفظ مشتریان اهمیت بیشتری پیدا خواهد کرد.
- افزایش استفاده از ابزارهای خودکارسازی: برای کاهش هزینهها و افزایش بهرهوری، شرکتها به سمت استفاده از ابزارهای خودکارسازی در بازاریابی روی خواهند آورد.
نتیجهگیری:
کاهش ۱۵ درصدی بودجههای بازاریابی، یک تحول بزرگ در صنعت بازاریابی است. این کاهش نشان میدهد که شرکتها در حال تجدیدنظر در استراتژیهای بازاریابی خود هستند و به دنبال روشهای جدید و مؤثرتری برای دستیابی به اهداف خود میباشند. بازاریابان باید خود را با این تغییرات وفق داده و به دنبال فرصتهای جدید برای رشد باشند.
قیف بازاریابی و توزیع درصدها
تصویر ارائه شده، یک قیف بازاریابی (Marketing Funnel) را به تصویر میکشد که نشاندهنده مراحل مختلفی است که یک مشتری بالقوه برای تبدیل شدن به مشتری وفادار طی میکند. هر مرحله از این قیف، با درصدی مشخص شده است که نشاندهنده نسبت مشتریانی است که از مرحله قبلی به مرحله بعدی منتقل میشوند. این اعداد به ما کمک میکنند تا درک بهتری از عملکرد استراتژی بازاریابی یک شرکت داشته باشیم.
- آگاهی از برند (۲۸.۶%): این درصد نشان میدهد که از کل مخاطبان هدف، ۲۸.۶ درصد از وجود برند آگاه شدهاند. این مرحله نخستین قدم در فرآیند فروش است و معمولاً با فعالیتهایی مانند تبلیغات، روابط عمومی و بازاریابی محتوا حاصل میشود.
- مقایسه (۲۲.۵%): پس از آگاهی از برند، ۲۲.۵ درصد از مخاطبان، محصول یا خدمات شما را با رقبا مقایسه میکنند. در این مرحله، عواملی مانند قیمت، کیفیت، ویژگیهای محصول و برندینگ نقش مهمی ایفا میکنند.
- تبدیل به فروش (۲۷.۹%): از بین افرادی که محصول یا خدمات شما را بررسی کردهاند، ۲۷.۹ درصد به مشتری تبدیل شدهاند. این مرحله نشاندهنده موفقیت استراتژیهای فروش و بازاریابی شما است.
- وفاداری و حمایت (۲۰.۶%): این درصد نشان میدهد که از بین مشتریانی که محصول یا خدمات شما را خریداری کردهاند، ۲۰.۶ درصد به مشتریان وفادار تبدیل شدهاند و احتمالاً به عنوان سفیر برند شما عمل خواهند کرد.