اهمیت storytelling در برندسازی و مارکتینگ کسبوکار چیست؟ به قلم مدیر محتوا ایرانیکارت
فهرست مطلب
«خانوادهای به خوبی و خوشی با هم زندگی میکردند و هیچ چیزی هم نگرانشان نکرد.» داستان جذابی بود، نه؟ کاملا واضح است که نه! حالا داستان دوم را با هم مرور میکنیم. «خانوادهای برای داشتن خانهای بزرگتر و آرامش بیشتر به خانهای بزرگ در حاشیهی شهر نقل مکان کردند. در روزهای اول سکونت همه چیز خوب بود، اما ناگهان …» داستانها از همین «ناگهانها» شروع میشوند. مخاطب را وادار به واکنش میکنند؛ آنها را به فکر فرو میبرند و در نهایت در ذهن آنها جای میگیرند. پس چرا تا به حال داستان خودتان را روایت نکردهاید؟ اصلاً چرا در مورد «ناگهان» کسبوکارتان چیزی نمیگویید؟
من مهدی آشوری، مدیر محتوا ایرانیکارت، در این مقاله سعی دارم با توجه به تجربیاتم درباره داستانگویی کسبوکارها صحبت کنم و شما را با storytelling آشتی دهم.
فرض کنید، شما در خانهی خود نشسته بودید، اما ناگهان متوجه شدید که برای مواجهه با چالشی، باید خانهتان را ترک کنید. قهرمان داستان (یعنی شما) دغدغهای داشتید و در راه پاسخ به آن دغدغه، تجاربی را کسب کردید. طعم شکست و پیروزی را چشیده و بالاخره ارزشی را خلق کردهاید. ارزشی که در محصول، خدمت یا محتوای شما وجود دارد.
اگر شما و کسبوکارتان داستانی مشابه ساختید، حرفهای زیادی برای گفتن دارید. در ادامهی این یادداشت تعریف کوتاهی از storytelling یا داستانگویی در دنیای مارکتینگ میخوانیم و دلایل تاثیرگذاری آن را مرور میکنیم. سپس با آمارهایی مواجه میشویم که استفاده از نتایج هرکدام میتواند به قدرتمندتر شدن داستان شما کمک کند و ورق را برای کسبوکارتان برگرداند.
همچنین بخوانید: بازاریابی محتوایی چیست؟
داستان سرایی یا storytelling چیست؟
داستانسرایی به طور کلی تعریف مشخصی دارد. اما در دنیای مارکتینگ StoryTelling استفاده از ساختار داستانی به منظور بالا بردن تعامل با مشتریان است. StoryTelling، تکنیکی قدرتمند و موثر است؛ چون ارتباطی عاطفی بین یک شرکت، محصولات آن و مشتریانش ایجاد میکند. این امر موجب شکلگیری تعامل سازندهای بین برند و مخاطبانش میشود و با افزایش نرخ تبدیل، مسیر رشد درآمد را هموار میکند.
مطلب مرتبط: صفر تا صد راهاندازی کسبوکار اینترنتی
چرا StoryTelling موثر است؟
در مورد چرایی تاثیر StoryTelling مقالات زیادی نوشته و نکات زیادی لیست شدهاند. اما به نظر من چکیدهی آنها یا حداقل مهمترینِ آنها میتواند شامل این دو مورد باشد:
- وجههی انسانی: وقتی به محصولی به چشم یک فرآورده کاملا صنعتی نگاه کنیم، چه حسی میتوانیم به آن داشته باشیم؟ اگر خدمات شما از پسِ تجربهای ارزشمند آمادهی ارائه نشده باشند؛ چطور؟ حالا اگر داستان آن محصول روایت شود، مشتری متوجه میشود که چه مسیری برای تولید آن طی شده؛ چه تغییراتی را بهوجود آورده و چه ارزشی خلق کرده است. تمامی اینها به اعتماد بیشتر او به شما کمک میکند و حتی اگر متوجه نقصی در محصول شود، معنای نگاه او به آن نقص متفاوت خواهد بود.
- پردازش و به خاطر سپردن: سرعت پردازش تصاویر در مغز انسان به طور غیرقابل تصوری بیشتر از سرعت پردازش کلمات است. یعنی انتقال مفاهیم پیچیده، با تصویرسازی سادهتر میشود. ما با داستان گفتن در ذهن مشتری تصویر میسازیم. از طرفی به خاطر سپردن داستانها همیشه سادهتر از ثبت اعداد و آمار و ویژگیها هستند. تصمیم با شماست که در بین حجم زیاد اطلاعات و آماری که بیزینسها تولید میکنند، در یاد بمانید.
این دو مورد خیلی ویژه به استارتاپها کمک میکند تا هزینههای تبلیغاتی خود را بهینه کنند و ROI را افزایش دهند.
StoryTelling به روایت آمار
حالا به آماری رسیدیم که احتمالاً چشمگیر هستند و ممکن است انگیزهای باشند برای توسعهدادن به داستان کسبوکارمان:
- مخاطب، داستان برند شما را میپسندد؟ تبریک میگویم، شما ۵۵٪ شانس بیشتری دارید تا آن مخاطب را در آینده به مشتری تبدیل کنید. ۴۴٪ از مخاطبان داستان شما را به اشتراک میگذارند و ۱۵٪ بلافاصله محصول را میخرند.
- داستان شما مخاطب را متقاعد کرد؟ پس خوشحال باشید چون ۲۰ درصد به احتمال وفادار شدنش اضافه شد.
- داستان خوب یک کسبوکار باعث میشود مشتری آن را سادهتر به خاطر بسپارد. باورنکردنی است که این تاثیر میتواند گاهی تا ۲۲ برابر بیشتر از زمانی باشد که داستانی برای تعریف کردن نداریم.
- محصولی که داستانی در پشت پردهی خودش دارد میتواند تا ۲۰۰۰ درصد ارزش بیشتری پیدا کند.
- مشتریان انتظار دارند تبلیغات شما با چاشنی داستان همراه باشد. این انتظارِ بیش از ۷۵ درصد از مشتریان است. پس آنها را ناامید نکنید!
در این مطلب، از StoryTelling و دلایل اهمیت استفاده از آن در مارکتینگ و برندسازی گفتم. شاید در فرصتی مناسب در مورد ساختار و تکنیکهای آن هم با یکدیگر صحبت کنیم. اما برای شروع لازم نیست تسلطی بر نکات عمیقتر داشته باشید. برای شروع کافیست به ناگهانِ خودتان فکر کنید. امیدوارم این بار در کپشن پست اینستاگرامتان یا متن کوتاهی که قرار است در اسلایدر سایتتان منتشر شود؛ با داستانی که برای مشتری میگویید، به دغدغهی او پاسخ بدهید.
داستان سرایی از قدیم الایام جزو جدانشدنی خانواده های ایرانی بوده
مثال داستان های شاهنامه و…
این قضیه الان هم فرقی نکرده
هرچیزی که رنگ و بوی داستان بگیره برای مخاطب جذابه و میتونه به فروش بیشتر کمک کنه
ممنون از جناب آشوری بابت مطلب خوب و مفیدشون