متریکس ابزارهای جدید برای بهبود تعاملات کاربران و بهینهسازی کمپینهای بازاریابی معرفی کرد
فهرست مطلب
به نظر میرسد متریکس، پلتفرم اتریبیوشن و مارکتینگ اتومیشن، با معرفی دو ابزار جدید «بخشبندی کاربران» و «سفر مشتری»، سعی دارد مدیریت تعاملات و بهینهسازی کمپینهای بازاریابی را ارتقا دهد.
به گزارش دیام برد، متریکس، پلتفرم یکپارچه اتریبیوشن و مارکتینگ اتومیشن اخیرا دو ابزار جدید در پلتفرم مارکتینگ اتومیشن خود ارائه کرده است، به گفته متریکس این دو ویژگی قابلیتهای متنوعی را برای بهینهسازی تعاملات کاربران و بهبود عملکرد کمپینهای بازاریابی در اختیار کسبوکارها قرار میدهد. این دو ویژگی کلیدی، «بخشبندی کاربران» (Segmentation) و «سفر مشتری» (Journey) هستند.
قابلیت سگمنتیشن در متریکس
بخشبندی یا سگمنتیشن فرآیندی است که در آن مشتریان به گروههای کوچکتر با ویژگیهای مشترک تقسیم میشوند. این قابلیت امکان تقسیمبندی کاربران به گروههای مختلف بر اساس ویژگیهای جمعیتشناختی، رفتارهای کاربران یا ترکیبی از این دادهها را فراهم میکند. به گفته متریکس با قابلیت بخشبندی مشتریان در پنل متریکس میتوان کاربران و مشتریان را براساس ویژگیهای دموگرافیک آنها مثل سن، جنسیت و .. یا اقداماتی که در وبسایت و اپلیکیشن انجام میدهند دستهبندی کرد.
بخشبندی کاربران چه مزایایی دارد؟
- بازاریابی هدفمندتر: بخشبندی کاربران به کسبوکارها این امکان را میدهد تا استراتژیهای بازاریابی خود را بر اساس نیازها و خواستههای هر گروه از مشتریان شخصیسازی کنند. پیامهای تبلیغاتی و کمپینهای بازاریابی که بهطور ویژه برای هر گروه طراحی شدهاند، جذابتر و موثرتر خواهند بود.
- افزایش تعامل: هدفگذاری دقیقتر باعث افزایش تعاملات کاربران با کمپینها و در نتیجه افزایش نرخ تبدیل میشود.
- افزایش رضایت کاربران: وقتی مشتری احساس کند که نیازهایش شناخته شده و خدمات متناسب با او ارائه میشود، رضایت و وفاداری او افزایش مییابد.
- بهبود نرخ بازگشت سرمایه (ROI): اجرای کمپینهای دقیق و هدفمند به بهبود کارایی هزینهها و در نهایت افزایش ROI کمک میکند.
با استفاده از این ابزار در متریکس میتوان از مشخصههای کاربران (User Attributes) و رخدادها (Events) برای ساخت سگمنتها استفاده کرد. ترکیب این دو مورد با استفاده از دستورات منطقی “AND” و “OR” این امکان را میدهد که شرایط پیچیدهتری برای دستهبندی کاربران تعریف کرد.
ابزار سگمنتیشن متریکس شامل سه نوع دستهبندی است:
- سگمنت استاتیک: این دستهبندی بر اساس ویژگیهای ثابت کاربران ایجاد میشود و با تغییر دادهها بهروزرسانی نمیشود. کاربرد آن برای کمپینهایی است که نیاز به تعامل با گروه ثابتی از کاربران دارند. به عنوان مثال، ارسال یک پیشنهاد ویژه برای گروه سنی خاصی از مشتریان
- سگمنت لایو: این نوع سگمنت به صورت پویا و براساس رفتارهای اخیر کاربران بهروزرسانی میشود. این نوع سگمنت مناسب برای استفاده در کمپینهایی است که نیاز به توجه سریع به رفتارهای اخیر کاربران دارند مانند ارسال پیامهای یادآوری خرید برای کاربرانی که اخیراً سبد خرید خود را ترک کردهاند
- سگمنت ترکیبی: ترکیب مشخصات و رفتار کاربران با دستورات منطقی برای ایجاد شرایط پیچیدهتر، دستهبندیهای دقیقتر و چندبعدی
سفر مشتری در متریکس
ویژگی جرنی در متریکس به بازاریابان این امکان را میدهد تا مراحل مختلف تعامل کاربران با کسبوکار را طراحی و مدیریت کنند. این فرآیند شامل ارسال پیامهای شخصیسازیشده یا اعلانهایی است که کاربران را در طول مسیر خرید هدایت میکند. ویژگی جرنیها در متریکس شامل تعریف نقطه شروع که میتوان نقطه شروع جرنی را بر اساس رخداد خاصی تعینن کرد ، سگمنتسازی پویا که در حین تنظیم جرنی، میتوانید از سگمنتهای استاتیک یا لایو استفاده کرد و کاربران را بر اساس رفتار یا ویژگیهای خاصشان دستهبندی کرد و هدفگذاری نهایی است که میتوان هدفهای مشخصی را برای کاربران تعریف کرد.
در سفر مشتری، نود (Node) به نقاط کلیدی یا نقاط تماسی (Touchpoints) اشاره دارد که در آن مشتری با برند، محصول یا خدمات در تعامل قرار میگیرد. هر نود در این سفر نشاندهنده یک مرحله یا رویداد مهم است که در مسیر تبدیل مشتری بالقوه به مشتری بالفعل رخ میدهد. در کاستومر جرنی متریکس میتوان از ۳ نوع فعالیت برای واکنش به اقداماتی که مشتریان انجام میدهند استفاده کرد:
- Action Node: برای ارسال پیام یا اعلان
- Flow Control Node: برای مدیریت زمانبندی یا جریان سفر
- Condition Node: برای تعریف شروط خاص
قابلیتهای جانبی جرنی
متریکس میگوید که دو ویژگی مهم را برای مدیریت ارتباطات در جرنیها ارائه میدهد:
Frequency Capping: محدود کردن تعداد دفعات ارسال پیام به کاربران در یک بازه زمانی مشخص.
Do Not Disturb (DND): تعیین بازههای زمانی خاص برای عدم ارسال پیامهای تبلیغاتی.
متریکس مدعی است استفاده از سگمنتیشن و جرنی به کسبوکارها کمک میکند تا کمپینهای بازاریابی دقیقتر و کارآمدتری طراحی کرده و تعامل کاربران را بهبود ببخشند. این ابزارها همچنین در کاهش زمان صرف شده برای مدیریت دستی فرآیندها و بهینهسازی نرخ بازگشت سرمایه (ROI) موثر هستند.