شرکت‌های فناوری‌محور و برندپردازی

وقتی صحبت از برندهای برتر و ارزش آنها در دنیای امروز می‌شود، قطعاً به شرکت Interbrand به عنوان معتبرترین مرجع می‌رسیم. این شرکت هر ساله طی یک فرایند پیچیده و تخصصی فهرست صد برند برتر جهان را منتشر می‌کند.نکته جالب در گزارش ۲۰۲۴ این است که در میان ۲۰ برند اول این فهرست، ۱۲ برند متعلق به شرکت‌های فناوری‌محور هستند. جالب‌تر از آن، اینکه پنج برند اول دنیا همگی شرکت‌های حوزه فناوری‌اند: اپل، مایکروسافت، آمازون، گوگل و سامسونگ.

این تغییر یک تحول اساسی است. برای دهه‌ها، کوکاکولا جایگاه اول برندهای جهان را در اختیار داشت. این برند نوشیدنی با رنگ قرمز معروف خود، نماد قدرت برندپردازی بود. اما بیش از یک دهه است که ورق برگشته و شرکت‌های فناوری پیشتاز میدان‌اند. ابتدا اپل با جهشی بزرگ در جایگاه نخست قرار گرفت و بعد گوگل، مایکروسافت، آمازون و سامسونگ به صف اول برندهای برتر اضافه شدند.

اگر کمی به جایگاه‌های بعدی نگاه کنیم، قول‌های نرم افزاری جهان IBM ،Oracle و SAP در رتبه‌های ۱۸، ۱۹ و ۲۰ قرار گرفته‌اند. این لیست به‌خودی‌خود نشان می‌دهد که برندهای فناوری‌محور چگونه در یک دهه اخیر توانسته‌اند جایگاه‌های کلیدی دنیای برندپردازی را در اختیار بگیرند.

چرا شرکت‌های فناوری‌محور این‌قدر به برندپردازی اهمیت می‌دهند؟

 شباهت روزافزون محصولات

امروز محصولات به‌سرعت شبیه یکدیگر می‌شوند. سخت‌افزارها و نرم‌افزارها توسط رقبا کپی می‌شوند و ویژگی‌ها به‌سرعت استاندارد می‌شوند. در چنین فضایی، برندپردازی نقشی بسیار حیاتی دارد. برنده کسی است که توانسته باشد برند بهتری در اذهان بسازد و روی وفاداری مشتری تمرکز بیشتری کرده باشد.
همه گوشی‌های هوشمند دوربین خوب، سرعت بالا و ویژگی‌های متفاوتی دارند؛ اما این برند است که باعث می‌شود کاربر آیفون بخرد نه گوشی دیگری.

 سرعت بالای نوآوری

نوآوری در دنیای فناوری با سرعت بالایی در حال حرکت است. حتی اگر شرکتی محصول نوآورانه‌ای عرضه کند، مطمئناً بدون برندپردازی قوی نمی‌تواند آن را در ذهن مردم تثبیت کند.
بسیاری از استارتاپ‌های نوآور از بین رفتند، چرا که برند نساختند. اما شرکت‌هایی مثل تسلا یا نتفلیکس با برندپردازی قوی جایگاهشان را ماندگار کردند.

 اعتماد به برند، کلید موفقیت

فناوری‌ها به‌طور معمول پیچیده‌اند و کاربران عادی اغلب قادر به سنجش کیفیت واقعی محصول نیستند. اینجاست که اعتماد به برند، جایگزین ارزیابی فنی می‌شود.
کسی دقیقاً نمی‌داند الگوریتم گوگل چگونه کار می‌کند، اما برند گوگل یعنی «دقیق، سریع و مطمئن».

 جذب و نگه‌داشت استعدادها

نکته‌ای که کمتر به آن توجه می‌شود، نقش برندپردازی در جذب و نگه‌داشت نیروهای متخصص است؛ چرا که در حوزه فناوری رقابت شدیدی بر سر نیروهای متخصص وجود دارد.

شرکتی مثل مایکروسافت یا متا با برند قوی‌تر به‌عنوان «محل کار جذاب» می‌تواند بهترین مهندسان و دیزاینرها را جذب کند.

سرمایه‌گذاری و رشد کسب‌وکارها

برندپردازی بر اعتماد سرمایه‌گذاران نیز تأثیر مستقیم دارد. سرمایه‌گذاران به برندهای معتبر اعتماد بیشتری می‌کنند، چون احتمال موفقیت و بازگشت سرمایه‌شان بالاتر است. به همین دلیل است که حتی استارتاپ‌ها نیز از همان ابتدا به فکر هویت برند خود هستند تا در جذب سرمایه شانس بیشتری داشته باشند.

 اکوسیستم و جامعه وفادار

شرکت‌های فناوری به‌خوبی فهمیده‌اند که محصول به تنهایی کافی نیست. آن‌ها باید حول برند خود، یک اکوسیستم و جامعه‌ای وفادار بسازند. اپل با «طرفداران اپل»، گوگل با «کاربران اندروید» و حتی اوپن‌سورس‌ها با community خودشان زنده‌اند.

 جهانی بودن بازار فناوری

یکی دیگر از ویژگی‌های خاص برندهای فناوری این است که بازارشان ذاتاً جهانی است. یک نرم‌افزار یا سرویس ابری در هر نقطه‌ای از دنیا قابل خرید و استفاده است. همین امر باعث می‌شود برندپردازی اهمیت مضاعفی پیدا کند، زیرا رقابت در سطح جهانی اتفاق می‌افتد و برای نفوذ در فرهنگ‌ها و کشورها، نیاز به یک برند با استانداردهای بین‌المللی است.

برندپردازی، ضرورتی که انتخاب نیست

در نهایت اگر بخواهیم ماجرا را جمع‌بندی کنیم، باید گفت شرکت‌های فناوری‌محور از سایر صنایع، بسیار بیشتر روی برند سرمایه‌گذاری می‌کنند. دلیل این موضوع روشن است؛ زیرا محصولات‌شان به‌سرعت کپی می‌شود. اعتماد و وفاداری مشتری در این میان بیش از پیش حیاتی است و در نهایت برندپردازی تنها چیزی است که تمایز پایدار و قابل رشد ایجاد می‌کند.

نباید فراموش کنیم در جهانی که نوآوری‌ها لحظه‌ای و رقابت بی‌رحمانه است، برندپردازی دیگر یک انتخاب نیست؛ بلکه یک ضرورت حیاتی است.